پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید)
فایل پاورپوینت پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید)؛ راهکاری شایسته برای ارائههای موفق
اگر بهدنبال یک فایل ارائهی آماده با کیفیت بالا و طراحی حرفهای هستید، فایل پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید) انتخابی مناسب برای شماست. این مجموعه شامل ۳۹ اسلاید استاندارد و دقیق است که با هدف ارتقاء کیفیت ارائههای شما تهیه شدهاند.
دلایل انتخاب فایل پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید):
- طراحی ساختارمند و چشمنواز: هر اسلاید با دقت بالا و توجه به اصول طراحی گرافیکی تهیه شده است تا محتوای شما بهخوبی دیده و درک شود.
- آمادگی کامل برای ارائه: نیازی به ویرایش مجدد نیست؛ فایل پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید) آمادهی استفاده در کلاس، جلسه یا کنفرانس است.
- سازگاری کامل با پاورپوینت: نمایش صحیح اسلایدها در تمامی نسخههای PowerPoint بدون بهمریختگی یا مشکل ظاهری تضمین شده است.
تولید شده با رویکرد حرفهای:
تمامی بخشهای پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید) با هدف ایجاد یک تجربه کاربری روان و بینقص طراحی شدهاند. جزئیات با دقت بالا تنظیم شدهاند تا ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید.
توجه:
تنها نسخه رسمی فایل پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید) از کیفیت کامل برخوردار است. نسخههای غیرمجاز ممکن است شامل اشکالات طراحی باشند و توصیه نمیشود از آنها استفاده شود.
با تهیه فایل پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید)، سطح ارائههای خود را ارتقاء دهید و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهید
بخشی از متن پاورپوینت برتر و ارزشمند حافظخوانی بدون استاد؛ چه کتابهایی به شناخت خواجه شیراز کمک میکنند؟ (۳۹ اسلاید) :
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: استادی میگفت: «روز بزرگداشت حافظ بود و در جشنی که دانشکده ادبیات به همین مناسبت ترتیب داده بود، پشت تریبون از چندتا از بچهها خواستم روی سن بیایند؛ بعد دیوان حافظ دادم دستشان و گفتم یک غزل به انتخاب خودتان بخوانید. محض رضای خدا یکیشان هم نتوانست!» اینها را با غصه میگفت، باورش این است که هر ایرانی فارسی زبانی باید بتواند لااقل یک غزل از حافظ از رو بخواند، یا یک غزل را از حفظ باشد. نه فقط دانشجوی ادبیات فارسی، که اگر او هم نتواند حافظ بخواند غصه مضاعف میشود!
این درد دل باعث شکل گرفتن بحث مفصلی شد، از جمله اینکه آیا حافظ خواندن و درست خواندن و فهم ساده یک غزل حافظ احتیاج به معلم و کلاس دارد؟ شاید. احتیاج به تمرین و مطالعه دارد؟ حتماً! یعنی اگر کسی دسترسی به معلم نداشته باشد یا شرایط شرکت در کلاس نداشته باشد، میتواند کتابهایی که درباره شعر حافظ نوشته شده یا آنها که به روزگار و شخصیت او پرداختهاند را بخواند و همزمان غزلها را بخواند و تمرین کند و آرام آرام وارد جهان فکری و منظومه حافظ شود.
حافظ کجای زندگی ماست؟
این هم سوال مهمی است، حافظ کجای زندگی ماست که بخواهیم بخوانیمش؟ از این جملات کلیشهای و تکراری «دیوان حافظ در کنار قرآن سر طاقچه هر خانهای بوده» که بگذریم، امروزه چرا حافظ میخوانیم؟ چرا جذابیت دارد این شعر کهن هفتصد ساله؟ چه چیزی در زندگی امروز ما به حافظ مرتبط میشود؟ شعر حافظ ویژگیهایی دارد که باعث میشود بعد از هفت قرن همچنان زنده باشد، او برای بیان آنچه مقصود خودش است از داستانها یا نمادهایی استفاده میکند که برای ما آشناست. به همین دلیل در بیتی مختصر میتواند مفهوم عمیقی را منتقل کند و در خواننده حسی مشابه حس خود را برانگیزد و او را با خود همدل و همراه کند.
با هر روایت و داستانی دوگونه میتوان برخورد کرد: یکی به این صورت که آن را صرفاً فقط یک داستان یا افسانه بدانیم. تصور کنیم جایی نشستهایم و دو نفر غریبه در حال صحبت با یکدیگر و تعریف کردن ماجرایی هستند که کوچکترین ربطی به ما ندارد که صرفاً فقط شنوند آن داستانیم؛ بدون اینکه فراز و فرود ماجرا تأثیری زندگی و احساس ما داشته باشد و یا حتی افراد دخیل در ماجرا را بشناسیم. اما اگر ناگهان در میانِ این دزدیده شنیدن، نام آشنایی به گوش مان بخورد قضیه فرق میکند. حالت دوم برخورد، به این صورت است که کسی ماجرایی را برای دیگری تعریف کند که شنوند سوم نشانههای آشنا در آن میبیند و افراد دخیل در آن را میشناسد و چیزی در آن مییابد، که بر او و زندگی و احساس و اندیش او تأثیر میگذارد؛ پس خود را بیارتباط با آن نمیداند و گوش تیز میکند و جزئیات برایش مهم میشود. درواقع چیزی از شنونده در آن داستان و چیزی از آن داستان در او، هویت و موجودیت او وجود دارد که او و آن روایت را به هم پیوند میدهد و آشنا میدارد.
حافظ شبیه زنبور عسل _که روی تمام گلها مینشیند و از همه بهره میگیرد ولی عسل خودش را تولید میکند_ نشسته است بر بلندای دانش و ادب قبل از خودش، نجوم میداند و پزشکی و کلام و فقه و نحو، سنگها و گوهرها را میشناسد و گیاهان و گلها را، قرآن دانستنش هم که واضح است. از ارجاعات دقیقش برمیآید که شاهنامه را خیلی خوب خوانده و آثار نظامی را هم، و شاعران دیگر قبل از خود را خوب میشناسد. ارجاعاتش به عطار و سعدی و خواجو پرتکرار است و گهگاه خودش بیان میکند. برای دقت او در متون قبل از خود به این دو بیت دقت کنیم:
شکل هلال هر سر مه میدهد نشان،
از افسر سیامک و ترک کلاه زو
به سیامک و زو (زوطهماسب) اشاره میکند که دو تن از شخصیتهای شاهنامه اند، و وجه اشتراک شأن کوتاهی عمر پادشاهی شأن است. سیامک، پسر کیومرث است و در جوانی و قبل از رسیدن به پادشاهی به دست خزروان دیو کشته میشود. زو پسر طهماسب هم بعد از کشته شدن نوذر به پادشاهی میرسد و تنها ۵ سال حکمرانی میکند. چرا در این بیت حافظ به این دو نفر اشاره میکند؟ مصرع قبلی میتواند این را آشکار کند: شکل هلالِ هر سرِ مه.
هلال سر ماه چه ویژگی دارد که حافظ را یاد تاجِ سیامک و زو میاندازد؟ هلال اول ماه عمر کوتاهی برای درخشش در آسمان دارد، از همانجا که طلوع میکند فرو میرود و دیدنش هم کار دشواری است، مانند عمر شهریاری سیامک (که اصلاً به پادشاهی نرسید) و زو (که در کهنسالی بر تخت نشست و تنها ۵ سال پادشاه بود).
در بیت دیگری به داستان لیلی و مجنون اشاره میکند:
عَماری دارِ لیلی را که مَهدِ ماه در حکم است
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
وقتی حافظ آرزوی دیدن دلدار یا ممدوح را دارد ولی مقام او بسیار بالاتر و والاتر از مقام عاشق است، عاشق فرصت و مجالی برای درخواست دیدار حتی نمیتواند داشته باشد. خود محبوب را هم نمیتواند مخاطب قرار دهد، پس دعا میکند که خدا به دل عماری دارِ لیلی _کسی که دهنه شتری که عماری لیلی روی آن است را در دست دارد و شتر را راه میبرد و هدایت میکند_ بیاندازد که از جایی رد شود که مجنون آنجا نشسته، بلکه یک نظر بتواند محبوبش را ببیند.
در داستان لیلی و مجنون نظامی، لیلی دختر رئیس قبیلهای عرب و بادیه نشین است که به تنهایی و بی همراه از خیمه اش بیرون نمیآید و فرصتی برای دیدار با محبوبی که از عشق او کارش به جنون و بیابانگردی کشیده ندارد. اساساً مناسبات آن قبیله این را برنمیتابد و مجنون هم کاری نمیتواند بکند و مقهور این قواعد است، مگر خدا به لطف خود با گذر مرکب لیلی از بیابانی که مجنون در آن است، رخ محبوبش را به او نشان بدهد.
چه کتابهایی کمک مان میکنند؟
این سوال رایجی است که امروز مطرح نشده، بلکه نیاز آن سالهای گذشته مطرح شده است. در گذشته دور تنها طبقات ادیب منشیان و مستوفیان و کاتبان و اشراف سواد داشتهاند و غالباً آنها از کتابها بهرهمند میشدهاند، و با فراگیر شدن سواد عطش خواندن منابع ادبی کهن بیشتر شده و به همین نسبت رجوع به دیوان حافظ هم بیشتر شده بود و بزرگان ادب فارسی برای پاسخ دادن به آن کتابهای زیادی ن
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.